سی و یک نما - شبنم مقدمی بازیگر توانمند سینما، تئاتر و تلویزیون ( که بهتر است تئاتر را مقدمه ی معرفی وی کنیم) قلم شیرین و پخته ای دارند برگرفته از سواد ادبی شان. وی در صفحه ی شخصی خود به بهانه ی درگذشت بانو شهلا ریاحی اولین کارگردان زن ایران، دلنوشته و عکسی به اشتراک گذاشت که مرور آن بی مناسبت نیست:

 

این عکس خانم شهلا ریاحی شاید کمتر دیده شده باشد.خودم پیدایش کردم ، از توی خاکروبه های «تئاتر ِ نصر» در لاله زار ،چسبانده بودندش روی یک دستگاه آبگرمکن نفتی قدیمی .مال ِ کدام نمایش است ؟ نمی دانم .اما اینجا خانم ریاحی باید حدود بیست سال داشته باشند.مثلا باید اواسط دهه ی بیست شمسی باشد.مال ِ همان سال ها که دلم می خواست می بودم و مثل بانو ریاحی و شاید در کنارشان اصلا ! کسی چه می داند ؟!در لاله زار قدم می زدم و می رفتیم نمایش های آقای نوشین و معزالدیوان فکری و نصرت کریمی را می دیدیم و می رفتیم کافه ی گراند هتل و لباس هایمان را می دادیم خیاطی «کنت» که بدوزند و در کافه نادری بزرگ علوی و هدایت و شاملو را ملاقات می کردیم ‌‌و در بحث های ی و ادبی شان شرکت می کردیم و.
.کاش اینجور بوده باشد ! .
کسی چه می داند ؟ بلکه هم بوده ام! بلکه هم با ایشان و بقیه روی صحنه رفته ام!. روزگار گذرانده ام ، کسی چه می داند ؟شاید امروز با من ِ آن سال ها جوانمرگ، که کسی نمی داند نام ‌‌و نشان ِ آن حیاتم چیست ، ملاقات دارند !؟ شگفت است این جهان ِ تخیل .چه چیزها که نمی سازد برای دنیای آدم ؟کجاها که نمی بردت؟
.
صبح که خبر خواندم خانم ریاحی رفته اند ، اول پی ِ این عکس گشتم و بعد ، خیالم را فرستادم کنار ِ خیال ایشان.خاطره شان عزیز و‌مانا.
.
روان شان غرق ِ نور.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ویستا طرح مشاوره روانشناسی افسردگی ادونس کلینیک ترانه ی سراب نمونه سوالات ریاضی اسفند ملیح ملکی دانلود رایگان مقاله10 کامپیوتر اِوان کيف پول چرمي مووی فکت فارسی